۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

ساراماگو

اولین بار اسمش را روی جلد معروف ترین اثرش کوری دیدم، که بهارک پژمان‌فر آن را به من هدیه داده بود. نوروز 85 در پادگان ارتش خواندمش. سهمگین بود.
یک بار با همان طنز نیشداری که در آثار اوست، گفته بود: "من بدبین نیستم، فقط آدم خوش‌بینی هستم که خوب از اوضاع باخبر است!" و بعد با لحنی تلخ و جدی گفت: "بیایید قبول کنیم که در دنیای کثافتی زندگی می‌کنیم. میلیون‌ها انسان به دنیا می‌آیند، تنها برای این که رنج ببرند. هیچکس هم اهمیت نمی‌دهد". و افزود: "توی این دنیا فقط احمق‌ها و میلیونرها خوش‌بین هستند."
وقتی در سال ۱۹۹۱ کتاب او "انجیل به روایت عیسی مسیح" منتشر شد، واتیکان کتاب او را، که تصویری تازه از پیشوای مسیحیت داده بود، محکوم کرد و او را "کافر" خواند، ساراماگو با همان آرامش همیشگی گفت: "چرا داد و قال می‌کنید؟ خوب من خدای شما را قبول ندارم."
ساراماگو تا دم مرگ، در ذهن و اندیشه و احساس خود جوان ماند. آخرین اثر او زندگی‌نامه‌ی اوست، به عنوان "خاطرات کوچک" که از تولد او شروع و در پانزده سالگی متوقف می‌شود. وقتی علت را پرسیدند، ساراماگو به سادگی جواب داد: "راستش را بخواهید، من احساس می‌کنم که تا امروز یک پسربچه‌ی دهاتی باقی مانده‌ام.»

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

ثبات

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

سینا

نام کتاب فلسفی ابن سینا شفا، و نام کتاب طبش قانون است. واقعا چرا!؟

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

ممنوع

از: جمال رحمتی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

the thought

And then you realize that God gave you a penis and a brain and only enough blood to run one at a time. And you have lost thought from childhood!

_Robin Williams, Live on Broadway

۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه

ننویس

ثبت وبلاگ در بلاگر فیل تر شد. یعنی این محتوای مطالبت نیست که اگر مصداق چیز خاصی باشد مورد عنایت فیل ترینگ قرار بگیرد. صرف نوشتن مصداق کار بد است. یعنی مهم نیست چه می‌خواهی بنویسی. اصلا ننویس. اصلا نخواه که بنویسی.

۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

the girl i am

Behind my smile is a hurting heart
Behind my laugh, I'm falling apart
Look closely at me and you will see
The girl I am...isn't me!
--------------------------------------
این رو از یاهو پروفایل دوستی سرقت کردم!

۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

اشارتی (احمد شاملو)

تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
-آزادی!

ما نگفتیم
تو تصویرش کن!

-----------------
به ایران درودی (نقاش)

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

!say it

You've got to find a way of saying it without saying it.

_Duke Ellington

۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

لی‌لیِ لی‌لی

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

معلمی شغل انبیاست

یعنی کی باعث شد میهن من به اینجا برسه؟ البته از نظر من خیلی هم عجیب نیست. نباید انتظار می‌داشتیم چیز فوق‌العاده‌ای به دست بیاد. ما رو اولش بدجوری جو گرفته بود. البته ما که نه، یه عده دیگه رو.

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

دلایل، انگیزه‌ها و معیارها

1.
استاد: خانم انگیزه شما چیه که می‌خواین کارشناسی ارشد رو در زمینه تدریس زبان ادامه بدید، نه ادبیات؟
دانشجو: چون شهر ما همینو داره!

2.
استاد: شما آقا! شما چرا می‌خواین در رشته [...] که هیچ ربطی به رشته فعلیتون نداره ادامه بدید؟
دانشجو: چون پدرم استاد و مدیر گروه اون رشته ست!

3.
استاد: خب بچه‌ها من دو تا منبع برای این درس معرفی می کنم. یکیش کتاب اوریجینال چاپ اون وره، یکیش هم ایران کپی شده. کدوم رو می‌پسندید!؟
یکی از دانشجوها: خانم دکتر از نظر محتوا چه تفاوتی دارن؟
استاد: _____

۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

Vancouver 2010

ورزشکار گرجی که سوار این سرسره (نمی‌دونم بهش چی می‌گن) بود، پرت شد و کشته شد. تازه اولین روز مسابقات بود. :(


پ.ن.: بعدا فهمیدم بهش می‌گن لژ.

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

خوشه چین

خیلی دقیق، حساب شده، اساسی و جدی سر ِ کار قرار داریم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

Cake

از نمونه شاهکارهای آشپزی و شیرینی‌پزی من!

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

مردان بزرگ

ما نیاز به مردان بزرگ نداریم. مردان بزرگ در دموکراسی خطرناک ترین موجوداتند. آنها دیکتاتورهای آینده اند.

_(یادم نمیاد حرف کیه)

۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

جاسوسیّت

عجب زمونه‌ای بوده ها! مارکوپولو هم جاسوس بوده. دیگه آدم به کی می‌تونسته اعتماد کنه؟ خب شد دیگه اون زمون نیست.

۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

حقیقت. حقیقت!؟

شما هم این مستند واقعی رو دیدین؟ حتی اسمش خنده‌داره. مستند واقعی!
آخه آدم چی بگه!؟