(برای پ.)
اما نمی‌دانی چه شب‌هایی سحر کردم
بی آن که یک دم مهربان باشند با هم پلک‌های من
در خلوت خواب گوارایی
و آن گاه گه شب‌ها که خوابم برد
هرگز نشد کاید به سویم
هاله‌ای،
یا نیم تاجی گل
از روشنا گلگشت رویایی
در خواب‌های من
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۱, جمعه
suffering
وقتی می‌گوید "all the life is just suffering" دیگر نمی‌توانم جوابش را بدهم. بنده خدا راست می‌گوید.
اشتراک در:
پست‌ها (Atom)
پست‌ها
