۱۳۸۷ شهریور ۱۰, یکشنبه

حادثه مزمن

حواث می آزارند
وقتی که رخ می دهند
نه همیشه

اما
گاهی حادثه ای مدام در حال رخ دادن است
نه این که تکرار شود
نه
همان یک حادثه شروع به حدوث نموده
اما تمام نمی شود

این یکی بیشتر می آزارد
حاثه ای که در حال رخ دادن است و پایانی برایش نیست

۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعه

سـوگ


۱۳۸۷ شهریور ۴, دوشنبه

بامادور


۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه

خواهر

جالبی‌اش به این است که تمام رابطه‌های عاشقانه با جملاتی نظیر: «خدا از برادری کمت نکنه» ـ «شمام مثل خواهرم هستین» شروع می‌شود!

۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

خوشحالم


۱۳۸۷ مرداد ۳۰, چهارشنبه

گروهبان

۱۳۸۷ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

مامان طلا

می گوید: "مامان طلا گفته اگه این ترم مشروط نشم برام یه پرادو می خره".

۱۳۸۷ مرداد ۲۸, دوشنبه

جلد


۱۳۸۷ مرداد ۲۵, جمعه

یک (محمد مختاری)

آنها کجایند که می آمدند و می رفتند.
افسانه خیابان می شدند.
خانه ها را بر می افروختند.
خاک را متبرک می کردند؟
راه درازی انگار طی شده است.
این قصه، کودکان بسیاری را شاید به خواب برده باشد.
من بوی خاک را
می شنوم که در پی گرمای ماست.
قصه همیشه از دل شب آغاز می شده است.