۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

تو (بیژن نجدی)

آفتاب را دوست دارم
به خاطر پیراهنت روی طناب رخت
باران را
اگر که می بارد
بر چتر آبی تو
و چون تو نماز می خوانی
من، خداپرست شده ام

۱ نظر:

من گفت...

لباس هایم را روی طناب پهن کرده ام. باد می وزد. لباسهایم موج برمیدارند. آنها را بر تن می کنم. شبیه دریا می شوم...