داشتم با خودم فکر میکردم در جایی از این دنیا عدهای عرق میریزن و وضعشون اینه و در جایی دیگه عدهای عرق میخورن و وضعشون اونه. به نظرم اشکال در نوع عرق یا شایدم در شکل ریختن و خوردنشه.
۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه
۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه
۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه
برای پرویز مشکاتیان
رفت و دیگر نه بر قفاش نگاه
دلی از ما ولی خراب ببرد
خبر درگذشت پرویز مشکاتیان را در بهت و اندوهی سخت شنیدم. هنوز باور ندارم که ما را تنها گذاشته است. پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را با هنر خود در حافظه ما ثبت کرد.
موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد. در آثار او صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد. کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمهی صادق و راستین زمانه خود باشد.
پرویز یکی از این اندکشماران است، موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیش، مهارت گروهنوازیش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطره او را در هنر ایران زمین ماندگار خواهد ساخت. من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم.
پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است.
دلی از ما ولی خراب ببرد
خبر درگذشت پرویز مشکاتیان را در بهت و اندوهی سخت شنیدم. هنوز باور ندارم که ما را تنها گذاشته است. پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را با هنر خود در حافظه ما ثبت کرد.
موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد. در آثار او صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد. کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمهی صادق و راستین زمانه خود باشد.
پرویز یکی از این اندکشماران است، موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیش، مهارت گروهنوازیش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطره او را در هنر ایران زمین ماندگار خواهد ساخت. من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم.
پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است.
محمدرضا شجریان
اول مهرماه 88 - آمستردام
۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه
... (ایرج جنتی عطایی)
تو به خود نگاه میکنی
آینه سیاه میکنی
پرده بر ترانه میکشی
پنجره تباه میکنی
من ستاره آه میکشم
دست روی ماه میکشم
نوازش نسیم میکنم
روی شب نگاه میکشم
آینه سیاه میکنی
پرده بر ترانه میکشی
پنجره تباه میکنی
من ستاره آه میکشم
دست روی ماه میکشم
نوازش نسیم میکنم
روی شب نگاه میکشم
موضوع:
ایرج جنتی عطایی,
شعر دیگران
۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه
۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه
یکی مث خودش
تموم دیشب بارون میبارید. هنوزم داره میباره. ابرای کلفتی آسمون رو تاریک کردن. من شیفته همچین فضاییم. هرچند، تو شهر ما چند سال یه بار اینجوری میشه. به یه موجود خاص دارم فکر میکنم. یه موجود منحصر به فرد. کسی مث خودش؛ پ.
میتوانی؟ (قیصر امینپور)
من
سالهای سال مردم
تا اینکه یک دم زندگی کردم
تو میتوانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری؟
سالهای سال مردم
تا اینکه یک دم زندگی کردم
تو میتوانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری؟
موضوع:
شعر دیگران,
قیصر امینپور
۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سهشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه
۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه
دارم نگاهش میکنم
دارم نگاهش میکنم. روی اولین پله نشسته. دارد ناخن انگشت وسط دست چپش را میجود. دارم نگاهش میکنم. آسیمگی از نگاهش میریزد. منتظر است به طرفش بروم. اما من قدم از قدم برنمیدارم. دارم نگاهش میکنم. میآیند. جلویش میایستند. دستهایش را نگاه میکنند. دارم نگاهش میکنم. میبرندش به نمیدانم کجا. دارم نگاهش میکنم.
۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه
۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سهشنبه
به شکوفهها، به باران، برسان سلام ما را
شاید مسافران پنجشنبه شب فرودگاه بینالمللی امام نميدانستند آوازخوان «کوچه باغهای نیشابور» برای اینکه دیگر طاقت خیلی چیزها را نداشت مجبور شد اسباب اثاثیهاش را جمع کند و به رفتنی تن بدهد که یک عمر از آن گریزان بود.
_ دنیای اقتصاد
_ دنیای اقتصاد
اشتراک در:
پستها (Atom)