زمانی بود که اساتید دانشگاه فرهیختگان جامعه تصور میشدند. الان یه کوچولو فرق کرده! دانشجویی با استاد دچار مشکل میشود. موضوع سوءتفاهم است. برداشتی اشتباه از حرفی ساده. استاد یک بیمار روانی است و شکی در این نیست .هر جلسه با کسی مشکل دارد و از کلاس بیرونش میکند و تا طرف را ترور شخصیتی نکرده دست بردار نیست. دروغ پشت دروغ پشت سر طرف. دانشجوی نگونبخت به گروه آموزشی مراجعه میکند تا بلکه مدیر گروه وساطت کند. این پاسخ را میشنود: "باید هرچه شد بپذیری. اگر اصرار بر بیگناهی خود کنی ماجرا را دامن میزنیم. پای دکتر م. (که یک گردن کلفت با تحصیلات عالیه است) را به ماجرا باز میکنیم. پدرت را درمیآوریم. خودت با زبان خوش پروندهات را بگیر و از این دانشگاه برو!"
۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر