۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه
شبکه خبر
گزارشگر دارد با مردی صحبت میکند. پسر جوانی دستش را به شکل V جلوی دوربین گرفته.
2.
گزارشگر: حاج خانم شما به عنوان یه مسلمان وقتی این تصاویر رو دیدین و توهین به مقدسات و حرمت شکنی عاشورا رو مشاهده کردین چه حسی بهتون دست داد؟
پیرزن: والله من ندیدم!
3.
مجری: آقای کارشناس، به نظر شما چرا عاشورا رو انتخاب کردن؟
کارشناس: کار خداست دیگه! خداوند دشمنانش رو از میان احمقها آفریده!
۱۳۸۸ دی ۵, شنبه
نیاز
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه
گناه
-----------------------------------------
۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه
۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه
کپنهاگ
۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه
ما زورمان زیاد است
۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه
آدم اینقدر پررو!؟
۱۳۸۸ آذر ۱۷, سهشنبه
۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه
۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه
۱۳۸۸ آذر ۱۴, شنبه
۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه
پایان تلخ یا تلخی بیپایان؟
۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه
محکمه (یغما گلروئی)
زخما دهن وا میکنن، وقتی دل از دشنه پره
دست منو بگیر که پام رو خون عشقم میسره
بگو که از کدوم طرف میشه به آرامش رسید
وقتی تو چشم هر کسی برق فریبو میشه دید
راه ضیافتو به من دستای کی نشون میده
وقتی که حتی گل سرخ این روزا بوی خون میده
وقتی زندگی با چاقو قسمت میشه
وقتی رفاقتا خیانت میشه
محکمهتو تو خیابون بر پا کن
وقتی که عشق همرنگ نفرت میشه
تمرین مرگ میکنم تو گود این پیادهرو
یه چیزی انگار گم شده توی نگاه من و تو
دارم به داشتن یه زخم تو سینه عادت میکنم
دارم شبامو با تن یه مرده قسمت میکنم
۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه
سون (رسول یونان)
آتيلميش قورشون
جئيران آز سونرا اوله جك
آز سونرا
بيته جك بير ناغيل
بيته جك بير رويا
بيته جك بو شيعر!
ترجمه (احمد پوری):
پایان
گلوله ای که شلیک شده
نمی تواند در فضا متوقف شود
کمی بعد
آهو می میرد
کمی بعد
یک قصه
یک رویا به پایان می رسد
و تمام می شود این شعر
۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه
تو (بیژن نجدی)
به خاطر پیراهنت روی طناب رخت
باران را
اگر که می بارد
بر چتر آبی تو
و چون تو نماز می خوانی
من، خداپرست شده ام
۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه
۱۳۸۸ آذر ۳, سهشنبه
Openness
(During his Asian trip, in China)
۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه
۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه
ارغوان (هوشنگ ابتهاج)
شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی است هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من درین گوشه که از دنیا بیرون است،
آسمانی به سرم نیست،
از بهاران خبرم نیست،
آنچه می بینم دیوار است
آه، این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی میماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی است
نفسم می گیرد
که هوا هم اینجا زندانی است
هرچه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است
اندر این گوشه خاموش فراموش شده،
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده،
یاد رنگینی در خاطر من گریه میانگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد
ارغوان
این چه رازی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است؟
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ میافزاید
ارغوان
پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی برین دره غم میگذرند؟
ارغوان
خوشه خون
بامدادان که کبوترها
برلب پنجره باز سحر غلغه میآغازند،
جام گلرنگ مرا
بر سر دست بگیر،
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان
بیرق گلگون بهار
تو بر افراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان،
شاخه همخون جدا مانده من
۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه
۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه
۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه
۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه
۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه
۱۳۸۸ مهر ۲۸, سهشنبه
۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه
۱۳۸۸ مهر ۲۱, سهشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه
۱۳۸۸ مهر ۷, سهشنبه
۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه
۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه
۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه
برای پرویز مشکاتیان
دلی از ما ولی خراب ببرد
خبر درگذشت پرویز مشکاتیان را در بهت و اندوهی سخت شنیدم. هنوز باور ندارم که ما را تنها گذاشته است. پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را با هنر خود در حافظه ما ثبت کرد.
موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد. در آثار او صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد. کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمهی صادق و راستین زمانه خود باشد.
پرویز یکی از این اندکشماران است، موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیش، مهارت گروهنوازیش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطره او را در هنر ایران زمین ماندگار خواهد ساخت. من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم.
پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است.
۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه
۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه
... (ایرج جنتی عطایی)
آینه سیاه میکنی
پرده بر ترانه میکشی
پنجره تباه میکنی
من ستاره آه میکشم
دست روی ماه میکشم
نوازش نسیم میکنم
روی شب نگاه میکشم
۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه
۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه
یکی مث خودش
میتوانی؟ (قیصر امینپور)
سالهای سال مردم
تا اینکه یک دم زندگی کردم
تو میتوانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری؟
۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سهشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه
۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه
دارم نگاهش میکنم
۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه
۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سهشنبه
به شکوفهها، به باران، برسان سلام ما را
_ دنیای اقتصاد
۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه
به نام خدا، من فوتبال را دوست دارم!
۱۳۸۸ شهریور ۳, سهشنبه
حواست هست؟ (سعید عقیقی)
وقتی حواست هست فقط زیبایی.
حالا حواست هست!؟
۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه
۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه
۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سهشنبه
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه
خوابهای من (مهدی اخوان ثالث)
اما نمیدانی چه شبهایی سحر کردم
بی آن که یک دم مهربان باشند با هم پلکهای من
در خلوت خواب گوارایی
و آن گاه گه شبها که خوابم برد
هرگز نشد کاید به سویم
هالهای،
یا نیم تاجی گل
از روشنا گلگشت رویایی
در خوابهای من
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۱, جمعه
۱۳۸۸ اردیبهشت ۵, شنبه
۱۳۸۷ اسفند ۱۴, چهارشنبه
شهر خاموش
قطعه اصلی اثر حاضر در سال 2004 به سفارش دانشگاه هاروارد برای ترکیب کوارتت زهی نوشته و اجرا شد و بعد از نظر سازبندی . شکل اجرا بازبینی شد که ساز کنتر باس و سازهای کوبه ای - که به وسیله یک نوازنده اجرا می شوند به آن اضافه گردیده است.این قطعه برای اولین بار در کارنگی هال نیویورک به وسیله همین نوازندگان اجرا شد و بعدها در کنسرت های دیگر. هدف ابتدایی در بوجود آمدن شهر خاموش ترکیب موسیقی بداهه و موسیقی از پیش نوشته شده در یک قطعه موسیقی بود که تمام اعضای گروه بر اساس چهار چوب های مشخص شده در آن شرکت می کنند و در شکل گیری و صدا دهندگی نهایی به یک اندازه موثرند. شیوه نوشتار در سه قسمت اول غیر متعارف و نشانه ای ست. در این شیوه هم نوازنده برداشت خود از نشانه ها را اجرا می کند و تنها فرم ها جهت کلی اجرا مشخص و توضیح داده شده است ولی عواملی چون سرعت ریتم و انتخاب ترکیب ها، دامنه صوتی و زمان کشش یا سکوت ها در هنگام اجرا بر عهده نوازندگان است و طبیعتا در هر اجرا متفاوت.قسمت دوم که در پی تکنوازی کمانچه بر اساس تم های کردی می آید، به روش معمول آهنگسازی و به شیوه رایج نت نویسی شده است.